سلام
جهت توسعه داستان نویسی این خبر رو درج میکنم(البته با اجازه از افسانه ها"
شرایط مسابقه:
1. موضوع تمامی آثار ارسالی آزاد و در حیطه ی ادبیات گمانه زن باشد.
- ادبیات گمانه زن شامل آثاری در ژانرهای فانتزی، علمی تخیلی و وحشت می باشد.
-- طبق تعریف آکادمی فانتزی ایران اثری فانتزی است که حداقل یکی یا بیشتر از مضامین اصلی یک اثر فانتزی؛ جادو، ماورا طبیعه، نبرد خیر و شر و موجودات جادویی را داشته باشد.
-- طبق تعریف آکادمی فانتزی ایران علمیتخیلی
ژانری است که در آن به بررسی تأثیر نظرات علمی و پیشرفت علم و فنآوری،
طرح نظریههای علمی ثابت نشده و ارایهی پیشبینیهایی از آینده و پیشرفت
آتی علم و فنآوری در قالب داستان و نیز داستانسرایی دربارهی حیات
فرازمینی و موجودات بیگانه پرداخته میشود.
-- طبق تعریف آکادمی فانتزی ایران داستان وحشت،
اثری است که تمرکز عمدهی آن بر روی ایجاد نوعی هراس در خواننده یا مخاطب
باشد. این قبیل داستانها منشایی کهن دارند و بخش قابل توجهی از ادبیات
عامه را شکل میدهند. از عمده عناصر این ژانر میتوان به ارواح و اشباح،
ساحر، خونآشام و در نمونههای واقعگرایانهتر به ترسهایی با منشاء
روانشناختی اشاره کرد.
2. آثار ارسالی در قالب داستان کوتاه، داستان بلند، فن فیکشن باشد.
- آثار کوتاه دارای بیشینه پانزده هزار کلمه و کمینه ی هزار کلمه باشد.
- داستان بلند دارای کمینه ی پانزده هزار کلمه باشد و برای بیشینه ی آن حدی تعریف نمیشود.
-طبق
تعریف آکادمی فانتزی ایران، فنفیکشن یا داستان نوشته شده توسط هوادارانِ
یک اثر، یعنی استفاده تمام و یا قسمتی از شخصیتها، فضا و ماجرای یک اثر
منتشر شدهی دیگر است.
3. آثار ارسالی باید در قالب فایل
Doc یا Docx (یعنی فایل های مربوط به نرم افزار MS Word نسخه های مختلف)
باشد. فونت و اندازه ی فونت با توجه به این که تعداد کلمات مدنظر است،
دلخواه می باشد.
4. محدودیتی در تعداد آثار کوتاه
ارسالی برای هر نویسنده وجود ندارد ولی هر نویسنده تنها می تواند سه اثر
بلند و پنج فن فیکشن ارسال کند.
5. ارایه ی نام و
نام خانوادگی، شماره ی تماس و پست الکترونیکی (آدرس ایمیل) معتبر توسط
نویسنده الزامی است و آثار ارسالی بدون مشخصات ذکر شده مورد داوری قرار
نمیگیرد.
6. آثار خود را می بایست تا روز 15 خرداد 1392 به آدرس پست الکترونیک sfcontest91@afsaneha.net ارسال کنید.
نکات:
1- لطفاً توجه کنید که آثار ارسالی به منزله ی مجوز نشر اثر به صورت چاپی یا الکترونیکی به نام شما خواهد بود.
2- اسامی داوران، زمان و محل اعلام نتایج متعاقباً در سایت مسابقه (asfcontest.afsaneha.net) اعلام خواهد شد.
+طراح پوستر مسابقه جناب محمد قربانی ( دراگون راید ) می باشد.
با سپاس فراوان از شما
خواهش میشه نیما جان!!
ما که شنگول و منگول هم بلد نیستیم بنویسیم !!!!!
ژوپیتر:تو مگه بلدی اصلن بنویسی!!!سواد داری؟
ممنون.
لطفا لینک کتاب های انگلیسی کارآموز رنجر را درست کنید.
ژوپیتر:خواهش
من که لینک نذاشتم!!!
سلام!!!


)
سوال امتیازی هم جواب میده!خو الان من ترور روحیه ای شدم!
ایول ولی الان؟؟؟آخه داستانه!!علف هرز که نیست از زمین در آد!!
اگه تابستون بود منم شرکت میکردم.(امیر مهدی؛خدایی زهرا از این کارا میکنه؟؟
من ریاضی 19 شدم خوش حال اومدم خونه؛فکر کنید زهرا چند شده؟؟؟
بیست و نیم!!!!!!!
ژوپیتر:برا الآن نی که!!!
تبریک میگم
معلم ما اصن سوال امتیازی نمیده .
گاهی اوقات یه نمره امتحانش بیشتر داره . (یه نمره ارفاق )
امیر مهدی کلا ما دخترا باهوشیم . منم همیشه سوالای امتیازی رو ج میدم .

دوستان ی سوالی دارم . این نیما کهندانی خجل شده یا داره ابراز عقش می کنه نسبت به امیر ؟
منم خیلی دلم میخواد شرکت کنم . ولی اعتماد به نفسم اونقدرا هم نیست . اصلا برنده شدنش مهم نیس ! فک کنین یه داستان خود خودتون بنویسین بعد یه داور داور واقعی بیاد نقدش کنه !
ژوپیتر:حسوووووووووود!!
داستان بنویس خودم میشم ویرایشگرت!!!
خوب الان ساعت 2 شبه .
ژوپی جان لقب جغد به من اعطا شد
ژوپیتر:فقط 2؟؟؟؟؟
جغد که به من میگفتن تا ساعت6.7 صبح بیدار بودم نه 2
سلام بچه ها قدرت ذهن جلد دوش چیه ؟
ژوپیتر:هنو جلد اول تموم نشده
خطاب به ژوپیتر: در ضمن ژوپیتر عزیز میدونم ممکنه داستان لو بره اما بهت التماس می کنم جواب این سوالا رو بده در باره کتاب قدرت ذهنه
1- گوی اشک چی شد
2- چرا لباس دیگه حرف نمی زنه
3-چه بلایی سر سالن اصلی قصر اومد
4- اون چیزی که خشایار درباره قار تومارا گفت مربوط به ادامه ی داستانه دیگه؟ نه؟!!
5-نیک چه قدرتی داره؟
6-اون صدا ها که باهاش حرف میزنن از کجا اومده؟ مگه سیاهی درونشو بیرون نکرد ؟ پس چرا صدا دوباره برگشت؟
ازت تقاضا دارم همه ی اینا رو جواب بدی
لا اقل مهماشو جواب بده
بهت التماس می کنم ژوپی
ژوپیتر:
1- هنو معلوم نشده
2- هنو معلوم نشده
3-منظورت رو نگرفتم
4- یادم نمیاد که همچین حرفی زده باشه!!!کجاش گفت؟؟؟
5-تا جایی که من خوندم اونم مثه بقیه عادیه!!!فقط اولش شک میکنه بهش
6-مگه میشه آدم یه تکه از وجود خودش رو بیرون کنه؟؟
با تمام وجود منتظر جواب هر کسیم که داستانو خونده
راستی جلد دوشم چیه
اصلا جلد دو نوشته
ژوپی جان می تونی رمز ادامه فصلای آخرو برام ایمیل کنی؟
m_a.heydari@yahoo.com
ژوپیتر:نیازی به رمز نی بروتو وبلاگشون بدون رمز ها رو پیدا میکنی!!
کتاب انقدر تو فکر بردتم شبا خوابش رو میبینم

ژوپتر:عادیه!!
باید یه چیزایی به سوالام اضافهکنم
7- دیوار ذهنی آلفرد چطوری ایجاد شده
8- چرا طلسم افشا روش کار نرد
9- چرا آلفرد تو اون غار بالای کوه نزدیک مدرسه بیهوش شد
ژوپیتر:
7-هنو معلوم نشده
8-نمیدونم
9-بخاطر طلسم بود دیه!!!اینقدبهش فشار آورد که اینجوری شد
خوب اینم جوابا (من کتابو نخوندم
) :































































































1- گوی اشک چی شد
به زباله دان تاریخ پیوست
______________________________
2- چرا لباس دیگه حرف نمی زنه
چون لال شده
______________________________-
3-چه بلایی سر سالن اصلی قصر اومد
ترکید
______________________________
4- اون چیزی که خشایار درباره قار تومارا گفت مربوط به ادامه ی داستانه دیگه؟ نه؟!!
نـــــــــــــــــــــــع
______________________________
5-نیک چه قدرتی داره؟
میتونه بخزه
______________________________
6-اون صدا ها که باهاش حرف میزنن از کجا اومده؟ مگه سیاهی درونشو بیرون نکرد ؟ پس چرا صدا دوباره برگشت؟
از تو فاضلاب . آخه اون سیاهی سگ جونه
______________________________
7- دیوار ذهنی آلفرد چطوری ایجاد شده
چند تا بنای شیطانی ساختنش
______________________________
8- چرا طلسم افشا روش کار نرد
چون ضد طلسم داشت
______________________________
9- چرا آلفرد تو اون غار بالای کوه نزدیک مدرسه بیهوش شد
باید میمیرد ؟؟
______________________________
محمد علی جاناین قد روش فکر نکن دیونه (تر ) میشی
با اینکهخیلی خنیدم ولی اصلا با مزه نیست عملا دارم دیوونه می شم دیشب خواب دیدم جناب خشایرم!!!!!!!!!!!!!!!!!
دیگه واقعا حالت خوب نیست
چون به چیزی که بامزه نبود خندیدی !!
خب من اگر برسم(!!!!) شانسمو امتحان میکنم چون نویسندگی رو دوست دارم.

زهرا جان فرصت تحویل کارتون 15 خرداد 1392 هستش. یعنی یک چیزی حدود 6 ماه.ایده داستان درمیاد بالاخره تو این مدت دیگه؟
فصل 17 و 18 طلسم شده هم تموم شدن رفتن برای ویرایش!!!!!(اخه دوتا مترجم عوض کرده بود،دست من که افتاد یک ماه طول کشید!)
پرسی هم فصلشو یک شنبه میدم.
راستی امتحاناتون کی تموم میشه؟؟اینجا زیادی خلوته!
ژوپیتر:عالی همتون (نازی.زهرا.فاطمه)وقتی داستانتون رونوشتین به من بفرستین تا بخونمش!!
فاطمه جان بعد عمری برگشتی اون وقت یادی از ما هم نمی کنی؟؟؟؟
از وقت برگشتی فقط چند تا اسم بیشتر نگفتی
ژوپی
نریمان
زهرا
امید
پس ما هابیت هستیم ؟؟؟؟؟؟؟/
ژوپیتر:پس ما هابیت هستیم ؟؟؟؟؟؟؟
پ نه پ!!