PIONEER-GROUP

پروژه ی فعلی گروه:تایپ غار ارواح( جلد نهایی وراثت) و ترجمه ی جلد هفتم کارموز رنجر و جلد 5 سی و نه سرنخ

PIONEER-GROUP

پروژه ی فعلی گروه:تایپ غار ارواح( جلد نهایی وراثت) و ترجمه ی جلد هفتم کارموز رنجر و جلد 5 سی و نه سرنخ

دانلود فصل بیست و یکم کتاب چهارم سی و نه سرنخ+یک سری روشن سازی

سلامی دوباره خدمت همه عزیزان.واقعا باید من رو به خاطر تاخیر طولانیم ببخشید.کلا قضیه ای مفصل داره که بعدا توضیح میدم.

اما اصل موضوع و حرفهایی که باید گفته میشد رو حتما در ادامه ی مطلب بخونید.....


ویرایش ژوپیتر:شمارش معکوس عید به صفحه اضافه شد!!

امیدوارم این حرفهایی رو که اینجا میزنم به کسی بر نخوره.و همچنین امیدوارم که یک خط این حرفها رو هم جا نذارید و بادقت بخونید.


   ما کارمون رو در 29 مرداد 1391 شروع کردیم.روز های اول شوق فراوانی بین همه ی اعضا بود و همه اعلام حمایت از ما رو کرده بودند جوری که ما 8 مترجم و 3 ویراستار داشتیم و کار های ترجمه به خوبی در حال پیشروی بود و هیچ کس مشکلی نداشت و همه هم راضی بودند.من هم در آخرای تابستون که دیدم که همه دارن به وظایفشون به خوبی عمل میکنند،قرار شد که مدیریت این گروه رو ول کنم و به دست فاطمه و نریمان بسپارم.ولی یک اتفاقاتی افتاد که یکی از مدیران اینجا به شدت تلاش می کرد و یکی دیگه هم هر چند ماه یک بار عشقی یک سری به اینجا میزد و این شد که یک مدیر دیگه هم به جمعمون اضافه کردم که کار ها بازهم رو به پیشرفت بره ولی اینطور نشد و مجبور شدم که خودم دوباره دست به ترجمه و ویراستاری بزنم.خلاصه زمانه جوری پیش رفت که شدیم 2 مترجم(خودم و فاطمه) و 1 ویراستار(خودم).ولی من توی این 2 هفته سرم خیلی خیلی خیلی شلوغ بود و اصلا وقت سر خواروندن نداشتم چه برسه به نت اومدن و تازه همین امروز سرم خلوت شد و اومدم تو نت و دلم خوش بود که JUSTIN فصل رو ترجمه کرده ولی اینطور نبود و گفتم حالا یک استراحتی می کنم و بعدش قضیه رو ازش جویا میشم ولی وقتی یک سری به وب زدم و یک نگاهی به صندوق پستی وب زدم و پیامهای خصوصی رو دیدم،خستگیم 2 برابر شد و کلی نا امید شدم و با همون خستگی از ساعت 17 تا الآن چشمم رو دوختم به صفحه کامپیوتر و فصل 21 رو ترجمه و ویراستاری کردم.حالا اون چند تا عزیزی هم که اون چیزها رو پیام خصوصی دادن هم حق دارن و بهشون حق میدم که عصبانی باشن ولی خوبه که یک کمی هم دیگران رو درک کنیم.به هر حال تازه میفهمم که چرا پایونیر وبش رو تعطیل کرد!!بهتره که شما هم در جریان باشید به احتمال 99% این کتاب 4 سی و نه سرنخ(یعنی همین کتاب)آخرین پروژه ی ترجمه ی ما برای مجموعه ی سی و نه سرنخ است.

امیدوارم ناراحت نشده باشید و طرفداران این مجموعه هم ناراحت نشند چون به زودی خبرهای خوبی براشون دارم!!(حداقل این یکی واقعا خبر خوبی بود!!!!)


امیدوارم سرتون رو درد نیاورده باشم و این قول رو بهتون میدم که این کتاب رو تا قبل از عید تموم میکنم.


باز هم ممنون از همه کسانی که به ما دلگرمی دادند:


تقدیمی هاش هم یکجوری بین هم تقسیم کنید!



دانلود از پیکوفایل


دانلود از پرشین گیگ

نظرات 8 + ارسال نظر
MORTEZA شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 20:51

راستی،یک آمار جالب(این آمار تا همین الآن هست و هرلحظه تغییر میکند):
اولین نظر توسط zahra ثبت شده و آخرین نظر توسط aaq.
(تا همین الآن 2991 نظر برای ما ارسال شده که از همه ی شما تشکر میکنیم!)

تعداد بازدید سایت از اولین روز تا به حال:89105

دوقلوها(امیر) شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 21:14

سلام امید جان!
عزیز شرمنده به خاطر همه چیز.این کم کاری از همه مونه که باعث میشه وبلاگ ها و وبسایت ها این طور ناامید بشن.از طرف ما دوتا واقعا" معذرت که کم کاری کردیم.نمیدونم واقعا" چی بگم.از حرفات معلومه خیلی شاکی شدی از دست همه. باور کن دوست دارم کمک کنم اما ترجمه که بلد نیستم ، ویراستاری رو هم که خودت خیلی خوبی توش.اگه کاری بود که بتونیم بکنیم بگو.حتما" حتما" بگو.
بازم ببخشید داداش من.

MORTEZA شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 21:34

نه دوقلو ها!!!!من از هیچکی ناراحت نیستم!!!!شما ها هم کلا اگه تو این وبلاگ نبودید که خیلی سوت و کور بود!!!کلا شما دو تا به ما دلگرمی میدید!!!دیگه شما جزو خانواده ی مایید!!!شما هم که هر کاری تونستید کردید!!
کلا این حرفها رو زدم که برای یک اتفاق بزرگ آماده بشین...منتظر یک اتفاقاتی باشید!!!

JuPiTeR یکشنبه 27 اسفند 1391 ساعت 00:22

خب نظر خاصی ندارم
ولی ممنون بابت فصل!!

محمد علی یکشنبه 27 اسفند 1391 ساعت 08:58

حالا که اینطور شد منم می خوام بیام ول متاسفانه تا دهم مسافرتم ولی بعد از اون اگه نطرات 3 صفحه ای نشدن همه بیاید یقه ی من و بگیرید
اصلا وقتیوبلاگ نمیومدم حوصلم سر میرفت ولی الاندیگه میام
عید همگی مبارک و امید وارم هر کجا که هستید سلامت و تندرست باشید و عید شاد ی پشت سر بگذا رید
تا بعد
البته حتی با کارتی هم شده (اگه گیرم اومد میام )
خداحافظ

حتی نمی تونم فکر کنم بدون اینترنت باشم اصلا بدون اینترنت نمیشه زندگی کرد

محمد علی یکشنبه 27 اسفند 1391 ساعت 09:01

ببینم این اتفاق بزرگ چی هست؟؟؟؟
نکنه می خواید سایتش کنید
یه وقت این کا رو نکنی مرتضی وبلاگ خیلی بهتره بابا من رفتم الانه که ساعت از 9 بگذره وما می خوایم 2 برسیم خیلی هم دوره

شاعر یکشنبه 27 اسفند 1391 ساعت 14:26

سال نو رو پیشاپیش به همه شادباش میگم
امیدوارم سال خوب و خوشی با خانوادتون داشته باشید
برای همه آرزوی پیروزی و تندرستی دارم

امیــــــــــــــــد ! بابا ما درکتون میکنیم . میدونیم دارید زحمت میکشید . من هم اگه کاری از دستم بر میاد بگو . ولی خدایی ضد حال نزن دیگه ! اون از پاونیر که اعلام کردم کار آموز رنجر رو ب کل دیگه ترجمه نمیکنه ! این هم از 39 سرنخ . امید جون همین طوری کم کم میریم جلو درست میشه دیگه !

تازه تابستون هم مترجمای تازه میان . کار سرعت میگیره .

خواهش میکنم . هر چقدر طول بکشه مهم نیست . فقط پروژه رو نبندید !

لطفا ج بده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.